مجتبی طهمورثی: تفاوت میان نسخهها
T.ramezani (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «مجتبی طهمورثی در سال 1344 ه. ش در قصر شیرین به دنیا آمد. قسمتی از دوران کودکی و ن...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
مجتبی طهمورثی | '''مجتبی طهمورثی''' (١٣٤٤ ه. ش) شاعر معاصر ایرانی است. | ||
{{جعبه اطلاعات شاعر و نویسنده | |||
| نام = مجتبی طهمورثی | |||
| تصویر = | |||
| توضیح تصویر = | |||
| نام اصلی = | |||
| زمینه فعالیت = | |||
| ملیت = | |||
| تاریخ تولد =١٣٤٤ ه.ش | |||
| محل تولد =قصرشیرین | |||
| والدین = | |||
| تاریخ مرگ = | |||
| محل مرگ = | |||
| علت مرگ = | |||
| محل زندگی = تهران | |||
| مختصات محل زندگی = | |||
| مدفن = | |||
|مذهب = | |||
|در زمان حکومت = | |||
|اتفاقات مهم = | |||
| نام دیگر = | |||
|تخلص = | |||
|بنیانگذار = | |||
| پیشه = | |||
| سالهای نویسندگی = | |||
|سبک نوشتاری = | |||
|کتابها =با هر بهار | |||
مالیات و عشق | |||
|مقالهها = | |||
|نمایشنامهها = | |||
|فیلمنامهها = | |||
|دیوان اشعار = | |||
|تخلص = هامون | |||
|فیلم ساخته بر اساس اثر = | |||
| همسر = | |||
| شریک زندگی = | |||
| فرزندان = | |||
|تحصیلات = | |||
|دانشگاه = | |||
|حوزه = | |||
|شاگرد = | |||
|استاد = | |||
|علت شهرت = | |||
| تأثیرگذاشته بر = | |||
| تأثیرپذیرفته از = | |||
| وبگاه = | |||
| imdb_id = | |||
| soure_id = | |||
| جوایز اسکار = | |||
| جوایز آفی = | |||
| جایزه اریل = | |||
| جوایز بافتا = | |||
| جوایز سزار = | |||
| جوایز امی = | |||
| filmfareawards = | |||
| جوایز جمینای = | |||
| جوایز گوی طلایی = | |||
| جوایز تمشک طلایی = | |||
| جوایز گویا = | |||
| جوایز گرمی = | |||
| جوایز ایفتا = | |||
| جوایز لورنس الیور = | |||
| naacpimageawards = | |||
| جوایز فیلم ملی = | |||
| جوایز ساگه = | |||
| جوایز تونی = | |||
| جوایز سیمرغ بلورین = | |||
| جوایز جشن سینمای ایران = | |||
| جوایز حافظ = | |||
| جوایز = | |||
|گفتاورد = | |||
|امضا = | |||
}} | |||
==زندگینامه== | |||
از | مجتبی طهمورثی در سال ١٣٤٤ ه. ش در قصر شیرین به دنیا آمد. قسمتی از دوران کودکی و نوجوانی را در زادگاه خود گذراند و پس از آغاز جنگ تحمیلی به همراه خانواده مجبور به مهاجرت به کرمانشاه شد. دیپلم خود را در آنجا گرفت و برای ادامهی تحصیل وارد دانشگاه شهید بهشتی تهران شد و در رشتهی علوم اقتصادی لیسانس گرفت. | ||
طهمورثی از نوجوانی به سرودن اشعار پرداخت و از حافظ خوانی پدر تأثیر پذیرفته است. شعرهای او به صورت پراکنده در نشریات منتشر شده است. وی ممیزی مالیاتی وزارت دارایی و همکاری با حوزهی هنری را در کارنامه فعالیت خود دارد. | |||
==آثار== | |||
از مجتبی طهمورثی کتاب «با هر بهار» که مجموعه شعر وی میباشد منتشر شده است. | |||
==اشعار== | |||
===نجابت موزون=== | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| زنی نشسته به قتل برادرش به تماشا|ز خیمهگاه کبودش به برزخی ز تمنّا }} | {{ب| زنی نشسته به قتل برادرش به تماشا|ز [[خیمهگاه]] کبودش به برزخی ز تمنّا }} | ||
{{ب| زنی که مونس درد و زنی که همدم داغ است|زنی به جذبهی حیدر، زنی به جلوهی زهرا }} | {{ب| زنی که مونس درد و زنی که همدم داغ است|زنی به جذبهی حیدر، زنی به جلوهی زهرا }} | ||
خط ۲۶: | خط ۱۰۳: | ||
===پشت حصار حرم=== | |||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
خط ۳۲: | خط ۱۰۹: | ||
{{ب| دل، پشتِ حصار حَرَمت، خستهترین است|در سایهی دیوار تو بنشستهترین است }} | {{ب| دل، پشتِ حصار حَرَمت، خستهترین است|در سایهی دیوار تو بنشستهترین است }} | ||
{{ب| بگشا گره از بال فرو بستهی پرواز|کاین | {{ب| بگشا گره از بال فرو بستهی پرواز|کاین فوج کبوتر به تو دلبستهترین است }} | ||
{{ب| سازیست شکسته دلِ آیینه تباران|بنواختهای آنچه که بشکستهتر این است }} | {{ب| سازیست شکسته دلِ آیینه تباران|بنواختهای آنچه که بشکستهتر این است }} | ||
{{ب| زنجیر غلامان تو، تا نوحهگری کرد|چشمان به | {{ب| زنجیر غلامان تو، تا نوحهگری کرد|چشمان به خون تر شده سردستهترین است }} | ||
{{ب| عمریست که در دیدهی ما شور فرات است|تا دیده به تاریخ تو پیوستهترین است }} | {{ب| عمریست که در دیدهی ما شور فرات است|تا دیده به تاریخ تو پیوستهترین است }} | ||
{{ب| پیشانی عشّاق تو را مِهر تو مُهر است|این | {{ب| پیشانی عشّاق تو را مِهر تو مُهر است|این نقش جبینیست که برجستهترین است }} | ||
{{ب| نذرت چه کنم؟ غیرِ نفسهای بریده| | {{ب| نذرت چه کنم؟ غیرِ نفسهای بریده| وقتی که در اندوه تو بگسستهترین است }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1615. | *[http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=700738&pageStatus=1&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1615.] | ||
{{شاعران}} | |||
[[رده:ادبیات]] | [[رده:ادبیات]] | ||
[[رده:شاعران]] | [[رده:شاعران]] | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
[[رده:شاعران معاصر]] | [[رده:شاعران معاصر]] |
نسخهٔ کنونی تا ۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۲:۱۱
مجتبی طهمورثی (١٣٤٤ ه. ش) شاعر معاصر ایرانی است.
مجتبی طهمورثی | |
---|---|
زادروز | ١٣٤٤ ه.ش قصرشیرین |
محل زندگی | تهران |
کتابها | با هر بهار
مالیات و عشق |
تخلص | هامون |
زندگینامهویرایش
مجتبی طهمورثی در سال ١٣٤٤ ه. ش در قصر شیرین به دنیا آمد. قسمتی از دوران کودکی و نوجوانی را در زادگاه خود گذراند و پس از آغاز جنگ تحمیلی به همراه خانواده مجبور به مهاجرت به کرمانشاه شد. دیپلم خود را در آنجا گرفت و برای ادامهی تحصیل وارد دانشگاه شهید بهشتی تهران شد و در رشتهی علوم اقتصادی لیسانس گرفت.
طهمورثی از نوجوانی به سرودن اشعار پرداخت و از حافظ خوانی پدر تأثیر پذیرفته است. شعرهای او به صورت پراکنده در نشریات منتشر شده است. وی ممیزی مالیاتی وزارت دارایی و همکاری با حوزهی هنری را در کارنامه فعالیت خود دارد.
آثارویرایش
از مجتبی طهمورثی کتاب «با هر بهار» که مجموعه شعر وی میباشد منتشر شده است.
اشعارویرایش
نجابت موزونویرایش
زنی نشسته به قتل برادرش به تماشا | ز خیمهگاه کبودش به برزخی ز تمنّا | |
زنی که مونس درد و زنی که همدم داغ است | زنی به جذبهی حیدر، زنی به جلوهی زهرا | |
دلش، صحاری سوزان، زبان، زبانهی آتش | پر از حکایت زخم و پر از روایتِ یغما | |
شکسته پشتِ فلک در مقابلش چه بگویم | چگونه میبرد این غم به دوش خسته خدایا؟! | |
خطابههای غرورش، در اوج رخ نگاهش | نبیند آنچه که بیند، مگر به صورت زیبا | |
چراغدار ولایت در آن جنون و سیاهی | کسی نبوده به غیر از عقیله دختر مولا | |
ضریح خونِ تو دل را اسیر شیوهی خود کرد | الا نجابت موزون، الا اسارت شیوا |
پشت حصار حرمویرایش
دل، پشتِ حصار حَرَمت، خستهترین است | در سایهی دیوار تو بنشستهترین است | |
بگشا گره از بال فرو بستهی پرواز | کاین فوج کبوتر به تو دلبستهترین است | |
سازیست شکسته دلِ آیینه تباران | بنواختهای آنچه که بشکستهتر این است | |
زنجیر غلامان تو، تا نوحهگری کرد | چشمان به خون تر شده سردستهترین است | |
عمریست که در دیدهی ما شور فرات است | تا دیده به تاریخ تو پیوستهترین است | |
پیشانی عشّاق تو را مِهر تو مُهر است | این نقش جبینیست که برجستهترین است | |
نذرت چه کنم؟ غیرِ نفسهای بریده | وقتی که در اندوه تو بگسستهترین است |