۸۹۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
'''الهامی کرمانشاهی''' (زاده 1264 ه.ق در تویسرکان- درگذشته 1325 در کرمانشاه) شاعر آیینی قرن سیزدم بود. | '''الهامی کرمانشاهی''' (زاده 1264 ه.ق در تویسرکان- درگذشته 1325 در کرمانشاه) شاعر آیینی قرن سیزدم بود. | ||
== زندگینامه == | ==زندگینامه== | ||
میرزا احمد<ref>الهامى.</ref> کرمانشاهى<ref>1264-1325.</ref> ملقب به فردوسى حسینى و متخلص به «الهامی»، اصالتا بهبهانى، زادگاه وى تویسرکان و سکونت وى در کرمانشاه بوده است. او قبل از ملاقات با استادش حسین قلی خان سلطانی کلهر، «ملول» تخلّص میکرد ولی سلطانی تخلّص «الهامی» را برایش برگزید. او در پنج سالگی به همراه خانواده، به کرمانشاه مهاجرت نمودند. اجداد الهامی | میرزا احمد<ref>الهامى.</ref> کرمانشاهى<ref>1264-1325.</ref> ملقب به فردوسى حسینى و متخلص به «الهامی»، اصالتا بهبهانى، زادگاه وى تویسرکان و سکونت وى در کرمانشاه بوده است. او قبل از ملاقات با استادش حسین قلی خان سلطانی کلهر، «ملول» تخلّص میکرد ولی سلطانی تخلّص «الهامی» را برایش برگزید. او در پنج سالگی به همراه خانواده، به کرمانشاه مهاجرت نمودند. اجداد الهامی ترویج شریعت میکردند. او در سن 20 سالگی پدر و سپس مادرش را از دست داد و سرپرستی خانوادهاش را به عهده گرفت. بعد از ازدواج، صاحب چند فرزند شد و دچار درماندگی شد. درباره احوالات او آوردهاند که متوسل به حسین بن علی (ع) و حاجت روا شد؛ پس از آن در مدح و مصیبت آنان شروع به سرودن اشعار نمود. الهامی دارای سه فرزند بوده است: ابوالحسن که در نبرد با شورشیان کردستان کشته شد. دکتر عبدالحسین الهامی که شاعری برجسته بود و ابوالقاسم لاهوتی که از شاعران آزادیخواه است. وى از شعراى آیینى پارسى زبان است که داراى مثنوى حماسى عاشورا به سبک شاهنامه فردوسى در بحر تقارب است و آن را در چهار خیابان <ref>بخش.</ref>تدوین کرده و به همین دلیل به فردوسى حسینى ملقب شده است. | ||
== آثار == | ==آثار== | ||
اشعار وى غالبا برگرفته از روایات | اشعار وى غالبا برگرفته از روایات و کتب تاریخى و مقاتل است. اصل این مثنوى حماسى بنا بر گفته دکتر پرویز داکانى تمامى وقایع عاشورا را از آغاز تا به انجام شامل مىشود که متأسفانه به نقل قسمتهایى از آن در دیوان وى بسنده شده است.<ref>دیوان چاپى الهامى کرمانشاهى شامل پنج قسمت (3040 بیت) است: | ||
* مثنوى باغ فردوس در 2364 بیت. | *مثنوى باغ فردوس در 2364 بیت. | ||
* غزلها شامل 9 غزل در 68 بیت. | *غزلها شامل 9 غزل در 68 بیت. | ||
* قصیدهها شامل 14 قصیده در 420 بیت، داراى مناقب آیینى و اشخاص مختلف. | *قصیدهها شامل 14 قصیده در 420 بیت، داراى مناقب آیینى و اشخاص مختلف. | ||
* مثنوى حسن منظر در 64 بیت شامل 5 مثنوى آیینى. | *مثنوى حسن منظر در 64 بیت شامل 5 مثنوى آیینى. | ||
* مثنوى بستان ماتم در 124 بیت شامل پنج مثنوى ماتمى. </ref> | *مثنوى بستان ماتم در 124 بیت شامل پنج مثنوى ماتمى.</ref> عموم تذکرهنویسان آوردهاند که وى مردى عامى بوده و حتى معانى برخى از لغاتى را که در شعر خود مىآورده<ref>مثنوى باغ فردوس او که به شیوه شاهنامه فردوسى سروده شده از سبک خراسانى پیروى مىکند و مشخصههاى آغازین این سبک را دارا است از قبیل استعمال: «ایدون»و«ایدر»در معانى: در چنین، این چنین، و اینک و اینجا و آوردن واو عاطفه در اول مصراعها -که امروزه مورد علاقه خاص غزلسراهاى جوان ماست- بهکاربردن ابا و ابر در معانى: «به، با و بر» استفاده از الف اطلاق در پایان حروف قافیه، استعمال مر در غیر مفعول صریح که معمولا به منظور تاکید قبل از مفعول صریح مىآید، به کارگیرى صورت جمع «اسم معنى» بر خلاف قیاس و مواردى از این قبیل. </ref> نمىدانسته و از دیگران معانى آنها را مىپرسیده و عجیبتر آنکه به درستى از واژهها استفاده مىکرده است! <ref>کسانى که مایلاند درباره وى تحقیق بیشترى کنند مىتوانند به مقدمه دیوان وى،حدیقة الشّعرا،ج 1،تذکره مختصر شعراى کرمانشاه،کلیات آثار سید عبد الکریم غیرت،جغرافیاى مختصر کرمانشاه و تذکره باغ هزار گل مراجعه نمایند.</ref> اثر منظومى که الهامى در وقایع کربلا آفریده است مورد توجه شاعرانی همچون: میرزا محمد صادق ادیب الممالک فراهانى، میرزا محمد کاظم نورى<ref>الفت.</ref>، محمد باقر میرزا خسروى، میرزا اللّه دوست کرمانشاهى <ref>سالک.</ref>، حسین قلى خان سلطانى کلهر، شباب <ref>جواد.</ref>، میرزا على محمد اصفهانى <ref>عشرت.</ref>و میرزا حسین عشقى بوده است و آنها اشعارى در توصیف مثنوى حماسى و عاشورایى باغ فردوس وى سرودهاند.<ref>ر.ک:دیوان الهامى کرمانشاهى(شرح منظوم کربلا به سبک شاهنامه)،سروده میرزا احمد کرمانشاهى متخلص به الهامى،با مقدمه و تصحیح و تعلیق امید اسلامپناه،چاپ اول(مرکز نشر میراث مکتوب،تهران،1379)،ص 28 تا 31.</ref> الهامى از سال 1295 تا 1302 ه. ق سرگرم سرودن منظومه باغ فردوس بوده است.<ref>همان،ص 59.</ref> قصاید و غزلهاى الهامى در سبک عراقى است و در سرودن مثنوىهاى حسن منظر و بستان ماتم به شیوه حکیم نظامى گنجوى عنایت داشته است. در آثار منظوم الهامى کرمانشاهى آرایههاى لفظى و معنوى و بیانى بسیارى دیده مىشود از قبیل: استعاره، اسناد مجازى، تشبیه، اشتقاق، جناس، ردّ القافیه، ردّ المطلع، ارسال المثل، اقتباس، تلمیح، مراعات نظیر<ref>همان،ص 80 تا 86.</ref> و غیره. | ||
=== منظوم === | ===منظوم=== | ||
* «مثنوی باغ فردوس»<ref>الهامی زمانی به نظم کتاب باغ فردوس پرداخت که نه از شعر و شاعری چیزی میدانست و نه با سخن آشنایی داشت و نه در تحصیل علوم رسمی کاری کرده بود. امّا این کتاب در سلامت الفاظ و نفاست معانی و فصاحت بیان و حسن ایجاز مشهور ادبا بوده است. الهامی این کتاب را در مراثی امام حسین (ع) به وزن و سبک «شاهنامه فردوسی» سرود. وی به سال 1295 ه. ق شروع به سرودن نمود و در 1302 ه. ق. به پایان رسید. این کتاب مشتمل بر چهار خیابان و قریب سی هزار بیت میباشد. | *«مثنوی باغ فردوس»<ref>الهامی زمانی به نظم کتاب باغ فردوس پرداخت که نه از شعر و شاعری چیزی میدانست و نه با سخن آشنایی داشت و نه در تحصیل علوم رسمی کاری کرده بود. امّا این کتاب در سلامت الفاظ و نفاست معانی و فصاحت بیان و حسن ایجاز مشهور ادبا بوده است. الهامی این کتاب را در مراثی امام حسین (ع) به وزن و سبک «شاهنامه فردوسی» سرود. وی به سال 1295 ه. ق شروع به سرودن نمود و در 1302 ه. ق. به پایان رسید. این کتاب مشتمل بر چهار خیابان و قریب سی هزار بیت میباشد. | ||
* خیابان اول، در توحید و نیایش خداوند، ستایش حضرت رسالت پناهى، در منقبت شاه ولایت على(علیه السلام)در ستایش صدیقه کبرى-علیه السلام-در تمجید حسام السلطنه سلطان مراد میرزا، در شرح خواب دیدن ناظم و نظم کتاب، در ستایش سخن و مدح فردوسى، در خطاب به ساقى حقیقى و استدعاى باده حقیقت، در ستایش حسین قلى خان سلطانى ، در مرگ معاویه و سلطنت یزید، در هجرت امام حسین-علیه السلام- از مدینه پیغمبر-صلى اللّه علیه و آله و سلم-تا آخر وقایع عاشورا. | *خیابان اول، در توحید و نیایش خداوند، ستایش حضرت رسالت پناهى، در منقبت شاه ولایت على(علیه السلام)در ستایش صدیقه کبرى-علیه السلام-در تمجید حسام السلطنه سلطان مراد میرزا، در شرح خواب دیدن ناظم و نظم کتاب، در ستایش سخن و مدح فردوسى، در خطاب به ساقى حقیقى و استدعاى باده حقیقت، در ستایش حسین قلى خان سلطانى ، در مرگ معاویه و سلطنت یزید، در هجرت امام حسین-علیه السلام- از مدینه پیغمبر-صلى اللّه علیه و آله و سلم-تا آخر وقایع عاشورا. | ||
* خیابان دوم، در ستایش خدا و پیامبر و امام على و امام زمان-علیهما السلام-وقایع روز عاشورا را از صبح تا انقضاى شهادت آن حضرت. | *خیابان دوم، در ستایش خدا و پیامبر و امام على و امام زمان-علیهما السلام-وقایع روز عاشورا را از صبح تا انقضاى شهادت آن حضرت. | ||
* خیابان سوم، در ستایش خدا و رسول و ائمّه هدى-علیهم السلام-در ستایش شمس المشرقین امام حسین، در وقایع پس از شهادت آن حضرت و اسیرى اهل بیت تا ورود آنان به مدینه طیّبه. | *خیابان سوم، در ستایش خدا و رسول و ائمّه هدى-علیهم السلام-در ستایش شمس المشرقین امام حسین، در وقایع پس از شهادت آن حضرت و اسیرى اهل بیت تا ورود آنان به مدینه طیّبه. | ||
* خیابان چهارم، در ستایش حضرت پروردگار و نعت حضرت ختمى مرتبت-صلى اللّه علیه و آله و سلم-و منقبت حضرت على-علیه السلام-و اولاد طاهرینش یک ساقىنامه و شرح حال مختار. | *خیابان چهارم، در ستایش حضرت پروردگار و نعت حضرت ختمى مرتبت-صلى اللّه علیه و آله و سلم-و منقبت حضرت على-علیه السلام-و اولاد طاهرینش یک ساقىنامه و شرح حال مختار. | ||
باید توجه داشت که شیوایی و جذابیّت و تأثیر عجیب این منظومه طوری است که برای مردی عامی چون میرزا احمد اغلب لغات و کنایاتی که در شعر به کار میبرد و بعد از سرودن آن را میپرسد نشان دهندهی الهاماتی غیبی به اوست.</ref> | باید توجه داشت که شیوایی و جذابیّت و تأثیر عجیب این منظومه طوری است که برای مردی عامی چون میرزا احمد اغلب لغات و کنایاتی که در شعر به کار میبرد و بعد از سرودن آن را میپرسد نشان دهندهی الهاماتی غیبی به اوست.</ref> | ||
* «مثنوی اندرزنامه»<ref>در بحر متقارب</ref> | *«مثنوی اندرزنامه»<ref>در بحر متقارب</ref> | ||
* «مثنوی باغ ارم»<ref>در شهادت حضرت حمزه و جعفر طیّار و بعضی از غزوات حضرت علی (ع)</ref> | *«مثنوی باغ ارم»<ref>در شهادت حضرت حمزه و جعفر طیّار و بعضی از غزوات حضرت علی (ع)</ref> | ||
* «مثنوی بستان ماتم»<ref>در شرح حال امام موسی بن جعفر (ع) بر وزن کتاب خسرو و شیرین نظامی</ref> | *«مثنوی بستان ماتم»<ref>در شرح حال امام موسی بن جعفر (ع) بر وزن کتاب خسرو و شیرین نظامی</ref> | ||
* «مثنوی حسن منظر»<ref>بر وزن لیلی و مجنون</ref> | *«مثنوی حسن منظر»<ref>بر وزن لیلی و مجنون</ref> | ||
* «حسینیّه»<ref>مشتمل بر غزل و قطعات در مصیبت سیّد الشهداء | *«حسینیّه»<ref>مشتمل بر غزل و قطعات در مصیبت سیّد الشهداء | ||
در قالب غزل و قطعه سروده شده و درباره حادثه خونبار حضرت سید الشهداء (ع) است که متاسفانه فعلا در دسترس ما قرار ندارد</ref> | در قالب غزل و قطعه سروده شده و درباره حادثه خونبار حضرت سید الشهداء (ع) است که متاسفانه فعلا در دسترس ما قرار ندارد</ref> | ||
* «دیوان دفتر عشق»<ref>در عشق و عرفان</ref> | *«دیوان دفتر عشق»<ref>در عشق و عرفان</ref> | ||
* «دیوان قصاید و غزلیات» | *«دیوان قصاید و غزلیات» | ||
* «فتحنامه حسام الملک» | *«فتحنامه حسام الملک» | ||
* «قصائد الهامیّه فى مدائح الحسامیّه» | *«قصائد الهامیّه فى مدائح الحسامیّه» | ||
* «حدیث کساء» | *«حدیث کساء» | ||
* «حسینیه» | *«حسینیه» | ||
* «نصایح امیر نظام» | *«نصایح امیر نظام» | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
=== برگزیدهای از مثنوی باغ فردوس === | ===برگزیدهای از مثنوی باغ فردوس=== | ||
'''ورود مسلم بن عقیل به مجلس ابن زیاد و مکالماتشان با یکدیگر''' | '''ورود مسلم بن عقیل به مجلس ابن زیاد و مکالماتشان با یکدیگر''' | ||
خط ۴۶۶: | خط ۴۶۶: | ||
{{ب| یتیمند مشکن دل زارشان|پدروار بنگر به دیدارشان }} | {{ب| یتیمند مشکن دل زارشان|پدروار بنگر به دیدارشان }} | ||
{{ب| ز گفتار او شه نبالید سخت|فرو ریخت خون از مژه | {{ب| ز گفتار او شه نبالید سخت|فرو ریخت خون از مژه لخت لخت }} | ||
{{ب| سترد از رخ و چشم او خون و خاک|ببوسیدش آن چهرهی تابناک }} | {{ب| سترد از رخ و چشم او خون و خاک|ببوسیدش آن چهرهی تابناک }} | ||
خط ۴۷۵: | خط ۴۷۵: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
'''درباره حضرت مسلم بن عقیل ( | '''درباره حضرت مسلم بن عقیل (ع)''' | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب| چو شد تیغ خورشید زریّن حُسام <ref>شمشیر زرّین.</ref> | نهان در نیام شَبَه <ref>سنگ سیاق برّاق.</ref> گونِ شام }} | {{ب| چو شد تیغ خورشید زریّن حُسام <ref>شمشیر زرّین.</ref> | نهان در نیام شَبَه <ref>سنگ سیاق برّاق.</ref> گونِ شام }} | ||
{{ب| جهان | {{ب| جهان یلى، آسمان وفا | پسر عمّ فرخنده مصطفى }} | ||
{{ب| زمانى به هر سو همى بنگریست | به تنهایى خویش لختى گریست }} | {{ب| زمانى به هر سو همى بنگریست | به تنهایى خویش لختى گریست }} | ||
{{ب| همى گفت با خود که گشت اى دریغ | | {{ب| همى گفت با خود که گشت اى دریغ | نهان، آفتاب امیدم به میغ <ref>ابر.</ref> }} | ||
{{ب| سپهر بلندم بیفکند پست | ز دامان شاهم جدا کرد دست }} | {{ب| سپهر بلندم بیفکند پست | ز دامان شاهم جدا کرد دست }} | ||
خط ۴۸۹: | خط ۴۸۹: | ||
{{ب| دریغا که دور از دیار آمدم | درین مرز بىغمگسار آمدم }} | {{ب| دریغا که دور از دیار آمدم | درین مرز بىغمگسار آمدم }} | ||
{{ب| نکوخواه: | {{ب| نکوخواه: کم، بدسگالان: فزون | نه یک چارهساز و نه یک رهنمون }} | ||
{{ب| نه راه شتاب و نه جاى درنگ | مبادا کسى را چون من کار تنگ }} | {{ب| نه راه شتاب و نه جاى درنگ | مبادا کسى را چون من کار تنگ }} | ||
{{ب| پناه از که | {{ب| پناه از که جویم؟ کجا رو نهم؟ | که را آگهى از غم دل دهم؟ }} | ||
{{ب| همى گفت گریان و ره مىبرید | که بر وى درِ خانهاى شد پدید }} | {{ب| همى گفت گریان و ره مىبرید | که بر وى درِ خانهاى شد پدید }} | ||
خط ۴۹۹: | خط ۴۹۹: | ||
{{ب| دلش سوى آن خانه بنمود راى | بدان در شد و ماند لختى به پاى }} | {{ب| دلش سوى آن خانه بنمود راى | بدان در شد و ماند لختى به پاى }} | ||
{{ب| بدو طوعه با یک جهان شرم گفت | | {{ب| بدو طوعه با یک جهان شرم گفت | که اى مرد بارنج و اندیشه جفت! }} | ||
{{ب| ستاده بدین در چرا ایدرى؟ | به گرداب غم از چهُ رو اندرى؟ }} | {{ب| ستاده بدین در چرا ایدرى؟ | به گرداب غم از چهُ رو اندرى؟ }} | ||
خط ۵۰۷: | خط ۵۰۷: | ||
{{ب| بگفت این چنین تا سه نوبت بدوى | نفرمود پاسخ به وى نامجوى }} | {{ب| بگفت این چنین تا سه نوبت بدوى | نفرمود پاسخ به وى نامجوى }} | ||
{{ب| به فرجام ناچار با او گفت | که اى زن!چه پرسى ز راز نهفت؟ }} | {{ب| به فرجام ناچار با او گفت | که اى زن! چه پرسى ز راز نهفت؟ }} | ||
{{ب| مرا خانهاى نیست در این دیار | که گیرم زمانى در آنجا قرار }} | {{ب| مرا خانهاى نیست در این دیار | که گیرم زمانى در آنجا قرار }} | ||
خط ۵۲۳: | خط ۵۲۳: | ||
{{ب| مرا سوختى دل بدین گفتگوى | میندیش و راز نهان بازگوى }} | {{ب| مرا سوختى دل بدین گفتگوى | میندیش و راز نهان بازگوى }} | ||
{{ب| سپهبد بدو گفت:خوش گوهرم | ز هاشم نژادانِ نامآورم }} | {{ب| سپهبد بدو گفت: خوش گوهرم | ز هاشم نژادانِ نامآورم }} | ||
{{ب| بود مسلمم نام و بابم عقیل | برادر پدر <ref>برادر پدر من.</ref> :ساقى سلسبیل }} | {{ب| بود مسلمم نام و بابم عقیل | برادر پدر <ref>برادر پدر من.</ref> :ساقى سلسبیل }} | ||
خط ۵۳۷: | خط ۵۳۷: | ||
{{ب| درخشنده گشت از رخت خانهام | فروغ جنان یافت کاشانهام }} | {{ب| درخشنده گشت از رخت خانهام | فروغ جنان یافت کاشانهام }} | ||
{{ب| فراوان بدین سان چو بنواختش | به گنجینه | {{ب| فراوان بدین سان چو بنواختش | به گنجینه خانه، بنشاختش }} | ||
{{ب| یکى خوان بیاراست اندر زمان | که بودى سزاوار آن میهمان }} | {{ب| یکى خوان بیاراست اندر زمان | که بودى سزاوار آن میهمان }} | ||
خط ۵۵۱: | خط ۵۵۱: | ||
{{ب| برِ مادرآمد شبانگاه و گفت | که رازت ز فرزند نتوان نهفت }} | {{ب| برِ مادرآمد شبانگاه و گفت | که رازت ز فرزند نتوان نهفت }} | ||
{{ب| درین شب تو دارى ز | {{ب| درین شب تو دارى ز شبهاى پیش | شد آمد <ref>آمد و شد.</ref> به گنجینه خانه بیش }} | ||
{{ب| بدین گونه آمد شدت بهر چیست؟ | بگو راست با من که در خانه کیست؟ }} | {{ب| بدین گونه آمد شدت بهر چیست؟ | بگو راست با من که در خانه کیست؟ }} | ||
{{ب| بدان فتنهجو | {{ب| بدان فتنهجو پور، فرمود مام | کزین کار بر گو تو را چیست کام؟ }} | ||
{{ب| برو زین سخن دست کوتاه کن | کزین راز با تو نرانم سخن }} | {{ب| برو زین سخن دست کوتاه کن | کزین راز با تو نرانم سخن }} | ||
خط ۵۶۵: | خط ۵۶۵: | ||
{{ب| به مادر چو ابرام بسیار کرد | ورا نیک زن آگاه از کار کرد }} | {{ب| به مادر چو ابرام بسیار کرد | ورا نیک زن آگاه از کار کرد }} | ||
{{ب| چو شب رفت و آمد سپیده فراز | | {{ب| چو شب رفت و آمد سپیده فراز | بهپاخاست مسلم براى نماز }} | ||
{{ب| سبک طوعه آورد با آب و تاب | بر مرد فرزانه جامى پرآب }} | {{ب| سبک طوعه آورد با آب و تاب | بر مرد فرزانه جامى پرآب }} | ||
{{ب| بدو گفت:امشب نخفتى تو هیچ | به دل باشدت مرخیال بسیج؟ }} | {{ب| بدو گفت: امشب نخفتى تو هیچ | به دل باشدت مرخیال بسیج؟ }} | ||
{{ب| سپهدار درج گهر برگشود | که لختى درین شب چو خوابم ربود }} | {{ب| سپهدار درج گهر برگشود | که لختى درین شب چو خوابم ربود }} | ||
خط ۵۷۷: | خط ۵۷۷: | ||
{{ب| دگر جعفر و حمزه تیغزن | عقیل سرافراز و فرّخ حسن }} | {{ب| دگر جعفر و حمزه تیغزن | عقیل سرافراز و فرّخ حسن }} | ||
{{ب| مرا ز آن | {{ب| مرا ز آن میان، شیر پروردگار | به بر خواند و فرمود کاى نامدار؟ }} | ||
{{ب| تو مهمان مایى به خرّم بهشت | چنینت به سر پاک دلاور نوشت }} | {{ب| تو مهمان مایى به خرّم بهشت | چنینت به سر پاک دلاور نوشت }} | ||
خط ۵۹۱: | خط ۵۹۱: | ||
{{ب| که:مسلم منم مرگ هر بدگهر | علىّ ولى را برادر پسر <ref>پسر برادر.</ref> }} | {{ب| که:مسلم منم مرگ هر بدگهر | علىّ ولى را برادر پسر <ref>پسر برادر.</ref> }} | ||
{{ب| نبى دوده و هاشمى گوهرم | خدا | {{ب| نبى دوده و هاشمى گوهرم | خدا را، یکى تیغ پرجوهرم }} | ||
{{ب| منم ناوک شست پروردگار | رها گشته از دست پروردگار }} | {{ب| منم ناوک شست پروردگار | رها گشته از دست پروردگار }} | ||
خط ۶۱۷: | خط ۶۱۷: | ||
{{ب| ز بس تن به خون اندر آغشته کرد | زمین تا لب بام پرکشته کرد }} | {{ب| ز بس تن به خون اندر آغشته کرد | زمین تا لب بام پرکشته کرد }} | ||
{{ب| همى گفت دادار جانآفرین | بدان دست و تیغ:آفرین!آفرین! }} | {{ب| همى گفت دادار جانآفرین | بدان دست و تیغ: آفرین! آفرین! }} | ||
{{ب| | {{ب| سروشان، بدو دیده بگماشتند | به تحسینش آوا برافراشتند }} | ||
{{ب| که:این نامور شیر شمشیرزن | مگر باشدش ز آهن و روىتن؟ }} | {{ب| که: این نامور شیر شمشیرزن | مگر باشدش ز آهن و روىتن؟ }} | ||
{{ب| که جوید بدین گونه تنها نبرد | درین تنگنا با یکى | {{ب| که جوید بدین گونه تنها نبرد | درین تنگنا با یکى شهر، مرد <ref>همان، ص 145 و 146، ص 151 و 152.</ref> ! }} | ||
{{پایان شعر}}'''در میدان رفتن حضرت قاسم بن حسن ( | {{پایان شعر}}'''در میدان رفتن حضرت قاسم بن حسن (ع)'''{{شعر}} | ||
{{ب| چو زد قرعه سوگ چرخ کهن | به نام گل گلستان حسن }} | {{ب| چو زد قرعه سوگ چرخ کهن | به نام گل گلستان حسن }} | ||
{{ب| خم آورد بالا برِ شاه دین | چو حیدر برِ سید المرسلین }} | {{ب| خم آورد بالا برِ شاه دین | چو حیدر برِ سید المرسلین }} | ||
{{ب| بمویید و زد بوسه بر خاک و گفت | که:اى داور آشکار و نهفت! }} | {{ب| بمویید و زد بوسه بر خاک و گفت | که: اى داور آشکار و نهفت! }} | ||
{{ب| به مرگ برادر دلم گشت خون | روانم بفرسود و تن شد زبون }} | {{ب| به مرگ برادر دلم گشت خون | روانم بفرسود و تن شد زبون }} | ||
{{ب| بفرما:بِدان سو که او بار بست | بتازم من اى شاه بالا و پست }} | {{ب| بفرما: بِدان سو که او بار بست | بتازم من اى شاه بالا و پست }} | ||
{{ب| تو تنها برادر به خون خفته زار | خروشان بداندیش در کارزار }} | {{ب| تو تنها برادر به خون خفته زار | خروشان بداندیش در کارزار }} | ||
خط ۶۴۱: | خط ۶۴۱: | ||
{{ب| ز گفتار او شاه بگریست زار | ببوسید رویش برون از شمار }} | {{ب| ز گفتار او شاه بگریست زار | ببوسید رویش برون از شمار }} | ||
{{ب| همى این بر آن آن بر این مىگریست | بدان | {{ب| همى این بر آن آن بر این مىگریست | بدان دو، سپهر و زمین مىگریست }} | ||
{{ب| بدو گفت شاه:اى برادر پسر <ref>پسر برادر.</ref> ! | به مردانگى یادگار از پدر }} | {{ب| بدو گفت شاه: اى برادر پسر <ref>پسر برادر.</ref> ! | به مردانگى یادگار از پدر }} | ||
{{ب| چه دارى به پیکار چندین شتاب؟ | ندانى که بىتو مرا نیست تاب؟ }} | {{ب| چه دارى به پیکار چندین شتاب؟ | ندانى که بىتو مرا نیست تاب؟ }} | ||
خط ۶۴۹: | خط ۶۴۹: | ||
{{ب| تو هستى روانِ تن روشنم | روان چون پسندم رود از تنم؟ }} | {{ب| تو هستى روانِ تن روشنم | روان چون پسندم رود از تنم؟ }} | ||
{{ب| نخواهم فرستادنت سوى جنگ | برو زى <ref>سوى جانب.</ref> | {{ب| نخواهم فرستادنت سوى جنگ | برو زى <ref>سوى جانب.</ref> سراپرده، منما درنگ }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
[چون قاسم بن حسن موفق به کسب اجازه از امام نمىشود، مادر خود را واسطه قرار مىدهد و چون از این طریق هم نتیجهاى نمىگیرد به هنگام رجزخوانى دشمن، قرار از کف داده آماده رزم مىشود و امام که نظارهگر این اشتیاق زاید الوصف است او را راهى میدان مىسازد. در این قسمت، الهامى کرمانشاهى ابیات بسیار دلنشینى را صرف به تصویر کشیدن مراسم دامادى حضرت قاسم و وداع او با عروس -که دختر سالار شهیدان است- کرده که به خاطر بىاعتبارى این مساله در نزد پژوهشگران و مورّخان اسلامى از نقل آن صرفنظر مىکنیم.] | [چون قاسم بن حسن موفق به کسب اجازه از امام نمىشود، مادر خود را واسطه قرار مىدهد و چون از این طریق هم نتیجهاى نمىگیرد به هنگام رجزخوانى دشمن، قرار از کف داده آماده رزم مىشود و امام که نظارهگر این اشتیاق زاید الوصف است او را راهى میدان مىسازد. در این قسمت، الهامى کرمانشاهى ابیات بسیار دلنشینى را صرف به تصویر کشیدن مراسم دامادى حضرت قاسم و وداع او با عروس -که دختر سالار شهیدان است- کرده که به خاطر بىاعتبارى این مساله در نزد پژوهشگران و مورّخان اسلامى از نقل آن صرفنظر مىکنیم.] | ||
'''در شجاعت و شهادت حضرت ابو الفضل العباس ( | '''در شجاعت و شهادت حضرت ابو الفضل العباس (ع)''' | ||
[الهامى کرمانشاهى پس از ابیاتى در عظمت علمدار کربلا (ع) به ترجمه منظوم روایت ابو حمزه ثمالى در فضیلت حضرت عباس (ع) مىپردازد که به نقل چند بیت از این دو قسمت بسنده مىکنیم:]{{شعر}} | [الهامى کرمانشاهى پس از ابیاتى در عظمت علمدار کربلا (ع) به ترجمه منظوم روایت ابو حمزه ثمالى در فضیلت حضرت عباس (ع) مىپردازد که به نقل چند بیت از این دو قسمت بسنده مىکنیم:]{{شعر}} | ||
{{ب| چه عباس!مهر سپهر یلى | به مردى بهین یادگار على }} | {{ب| چه عباس! مهر سپهر یلى | به مردى بهین یادگار على }} | ||
{{ب| سپهدار عشّاق پروردگار | تهى از خود و پر ز اسرار یار }} | {{ب| سپهدار عشّاق پروردگار | تهى از خود و پر ز اسرار یار }} | ||
خط ۶۷۳: | خط ۶۷۳: | ||
{{ب| برِ پاک دادار پیروزگر | ابو الفضل را هست جاه دگر }} | {{ب| برِ پاک دادار پیروزگر | ابو الفضل را هست جاه دگر }} | ||
{{ب| خدایا!مرا زومکن شرمسار | به مهرش دل مردهام زندهدار }} | {{ب| خدایا! مرا زومکن شرمسار | به مهرش دل مردهام زندهدار }} | ||
{{ب| بکن دیدهام روشن از روى او | سر و پیکرم خاک در کوى او <ref>همان ص 218 و 219،221 و 222،225 و 226.</ref> }} | {{ب| بکن دیدهام روشن از روى او | سر و پیکرم خاک در کوى او <ref>همان ص 218 و 219،221 و 222،225 و 226.</ref> }} | ||
همو | همو در «خطاب ثانى» خود به آن وجود نازنین و استمداد از آن حضرت، کلام حماسىاش شور بیشترى مىگیرد: | ||
{{ب| دلیرا!هژبرا!سرا!سرورا! | گرانمایه اسپهبدا!صفدرا! }} | {{ب| دلیرا! هژبرا! سرا! سرورا! | گرانمایه اسپهبدا! صفدرا! }} | ||
{{ب| فرا زنده رایت پردلى! | نماینده فرّ و بر ز على }} | {{ب| فرا زنده رایت پردلى! | نماینده فرّ و بر ز على }} | ||
خط ۶۸۷: | خط ۶۸۷: | ||
{{ب| علمدار عشّاق جانآفرین | نمودار قهر جهانآفرین }} | {{ب| علمدار عشّاق جانآفرین | نمودار قهر جهانآفرین }} | ||
{{ب| خداوند جوشن!خداوند خود | دلاورتر از هر دلیرى که بود }} | {{ب| خداوند جوشن! خداوند خود | دلاورتر از هر دلیرى که بود }} | ||
{{ب| گزین یاور اهل بیت رسول | فروغ جهانبین شوى بتول }} | {{ب| گزین یاور اهل بیت رسول | فروغ جهانبین شوى بتول }} | ||
{{ب| ایا جوهر | {{ب| ایا جوهر ذوالفقار پدر | به مردانگى یادگار پدر }} | ||
{{ب| ایا درگهت کعبه راستین | تو را دست دادار در آستین }} | {{ب| ایا درگهت کعبه راستین | تو را دست دادار در آستین }} | ||
{{ب| مراد همه خلق در مشت توست | کلید حوایج سرانگشت توست <ref> | {{ب| مراد همه خلق در مشت توست | کلید حوایج سرانگشت توست <ref>همان، ص 233 و 234.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
همو | همو در «خطاب ثانى» خود به آن وجود نازنین و استمداد از آن حضرت، کلام حماسىاش شور بیشترى مىگیرد: | ||
[الهامى، صحنههاى بدیع دیگرى از جانب علمدار کربلا را در نهایت شیوایى و زیبایى به تصویر کشیده است که به انتخاب ابیاتى از قسمتهاى مختلف آن اکتفا مىکنیم:] | [الهامى، صحنههاى بدیع دیگرى از جانب علمدار کربلا را در نهایت شیوایى و زیبایى به تصویر کشیده است که به انتخاب ابیاتى از قسمتهاى مختلف آن اکتفا مىکنیم:] | ||
خط ۷۸۸: | خط ۷۱۰: | ||
{{ب| کمندى چو ثعبان و تیغى چو برق | سرا پا به دریاى پولاد غرق }} | {{ب| کمندى چو ثعبان و تیغى چو برق | سرا پا به دریاى پولاد غرق }} | ||
{{ب| به زین تافتى چهره آن جناب | چو از تیغ کوه بلند آفتاب <ref> | {{ب| به زین تافتى چهره آن جناب | چو از تیغ کوه بلند آفتاب <ref>همان، ص 249.</ref> }} | ||
{{ب| چو آمد به نزدیک رود روان | سپه دید آنجا کران تا کران }} | {{ب| چو آمد به نزدیک رود روان | سپه دید آنجا کران تا کران }} | ||
خط ۷۹۸: | خط ۷۲۰: | ||
{{ب| تو گفتى به کف تیغ آن بىهمال | به دریاست افتاده عکس هلال }} | {{ب| تو گفتى به کف تیغ آن بىهمال | به دریاست افتاده عکس هلال }} | ||
{{ب| بگفتند:یا رب چه بالاست این | چه فرخنده سیماى والاست این }} | {{ب| بگفتند: یا رب چه بالاست این | چه فرخنده سیماى والاست این }} | ||
{{ب| چه بازوى و دست بلندست این | کدامین یل ارجمندست این؟! }} | {{ب| چه بازوى و دست بلندست این | کدامین یل ارجمندست این؟! }} | ||
خط ۸۰۴: | خط ۷۲۶: | ||
{{ب| بدیدیم ما نامداران بسى | ندیدیم با فرّۀ این کسى }} | {{ب| بدیدیم ما نامداران بسى | ندیدیم با فرّۀ این کسى }} | ||
{{ب| همانا که این:نامور حیدر است | صف نینوا وادى خیبر است }} | {{ب| همانا که این: نامور حیدر است | صف نینوا وادى خیبر است }} | ||
{{ب| به دست اندرش تیغ دشمن شکار | همانا بود سرفشان ذو الفقار }} | {{ب| به دست اندرش تیغ دشمن شکار | همانا بود سرفشان ذو الفقار }} | ||
خط ۸۱۲: | خط ۷۳۴: | ||
{{ب| سپهدار چون شرزه شیر دژم | بغرّید و گفتا به اهل ستم }} | {{ب| سپهدار چون شرزه شیر دژم | بغرّید و گفتا به اهل ستم }} | ||
{{ب| که:اى قوم!عباس نام من است | حَرون <ref>اسب سرکش.</ref> توسنِ <ref>وحشى و رام نشدنى.</ref> چرخ رام من است }} | {{ب| که: اى قوم! عباس نام من است | حَرون <ref>اسب سرکش.</ref> توسنِ <ref>وحشى و رام نشدنى.</ref> چرخ رام من است }} | ||
{{ب| سپهدار شاه شهیدان منم | فداى ره اوست جان و تنم }} | {{ب| سپهدار شاه شهیدان منم | فداى ره اوست جان و تنم }} | ||
خط ۸۲۰: | خط ۷۴۲: | ||
{{ب| منم وارث مردى مرتضى | منم فارس <ref>مرد دلیرى که سوار بر اسب باشد،اسب سوار.</ref> پهنه کربلا }} | {{ب| منم وارث مردى مرتضى | منم فارس <ref>مرد دلیرى که سوار بر اسب باشد،اسب سوار.</ref> پهنه کربلا }} | ||
{{ب| همان زور خیبرشکن با من است | | {{ب| همان زور خیبرشکن با من است | که را تاب نیروى من در تن است }} | ||
{{ب| دم تیغ من کام نر اژدهاست <ref>اژدهاى نر.</ref> | سر نیزهام افعى جانگزاست }} | {{ب| دم تیغ من کام نر اژدهاست <ref>اژدهاى نر.</ref> | سر نیزهام افعى جانگزاست }} | ||
خط ۸۲۸: | خط ۷۵۰: | ||
{{ب| ازو شد به کوفى سپه کار تنگ | نه پاى گریز و نه جاى درنگ }} | {{ب| ازو شد به کوفى سپه کار تنگ | نه پاى گریز و نه جاى درنگ }} | ||
{{ب| ز پس:آتش تیغ و از پیش:آب | گسسته | {{ب| ز پس: آتش تیغ و از پیش: آب | گسسته عنانها، بریده رکاب }} | ||
{{ب| نمودند هریک به سویى فرار | تهى شد از ایشان لب رود بار }} | {{ب| نمودند هریک به سویى فرار | تهى شد از ایشان لب رود بار }} | ||
{{ب| سپهبد هیون <ref>شتر تنومند و | {{ب| سپهبد هیون <ref>شتر تنومند و تندرو، و در اینجا مطلق مرکب تندرو.</ref> تاخت در رود زود | شگفتا که دریا بگنجد به رود }} | ||
{{ب| چو بر آب رود روان بنگریست | ز لبتشنگان یاد کرد و گریست }} | {{ب| چو بر آب رود روان بنگریست | ز لبتشنگان یاد کرد و گریست }} | ||
خط ۸۳۸: | خط ۷۶۰: | ||
{{ب| همى گفت کاى آب شیرین گوار | ز آب آفرین شاه شرمى بدار }} | {{ب| همى گفت کاى آب شیرین گوار | ز آب آفرین شاه شرمى بدار }} | ||
{{ب| روانى تو بر خاک و سنگ زمین | لب | {{ب| روانى تو بر خاک و سنگ زمین | لب تشنه آلِ رسول امین }} | ||
{{ب| پس از تشنهکامان هاشم نژاد | به کامى تو را خوشگوارى مباد }} | {{ب| پس از تشنهکامان هاشم نژاد | به کامى تو را خوشگوارى مباد }} | ||
خط ۸۴۴: | خط ۷۶۶: | ||
{{ب| نگردد دگر تشنهاى از تو سیر | همه چشمهسار تو گردد کویر }} | {{ب| نگردد دگر تشنهاى از تو سیر | همه چشمهسار تو گردد کویر }} | ||
{{ب| چنان از عطش بود در التهاب | که گفتى:زره در برش گردد آب }} | {{ب| چنان از عطش بود در التهاب | که گفتى: زره در برش گردد آب }} | ||
{{ب| نفس چون کشیدى همى تیره دود | شدى از لبش سوى چرخ کبود }} | {{ب| نفس چون کشیدى همى تیره دود | شدى از لبش سوى چرخ کبود }} | ||
خط ۸۵۰: | خط ۷۷۲: | ||
{{ب| کفى آب برداشت تا نوشدا | که کمتر دلش از عطش جوشدا }} | {{ب| کفى آب برداشت تا نوشدا | که کمتر دلش از عطش جوشدا }} | ||
{{ب| به یاد آمدش کام خشک امام | به خود گفت:این آب بادت حرام }} | {{ب| به یاد آمدش کام خشک امام | به خود گفت: این آب بادت حرام }} | ||
{{ب| ره یارى این نیست آزرم دار | ز روى برادر یکى شرم دار }} | {{ب| ره یارى این نیست آزرم دار | ز روى برادر یکى شرم دار }} | ||
خط ۸۵۶: | خط ۷۷۸: | ||
{{ب| ننوشید یک قطره ز آن آب سرد | شکیبش سرِ چرخ را خیره کرد }} | {{ب| ننوشید یک قطره ز آن آب سرد | شکیبش سرِ چرخ را خیره کرد }} | ||
{{ب| چو از دست آن آب را برفشاند | ملک از فلک بروى احسنت خواند <ref> | {{ب| چو از دست آن آب را برفشاند | ملک از فلک بروى احسنت خواند <ref>همان، 255 تا 260 با انتخاب.</ref> }} | ||
{{ب| همى چند نوبت چنین رزم جست | به خون یلان دست و شمشیر شست }} | {{ب| همى چند نوبت چنین رزم جست | به خون یلان دست و شمشیر شست }} | ||
{{ب| ولیکن نبودش به دل راى جنگ | نمىخواست | {{ب| ولیکن نبودش به دل راى جنگ | نمىخواست کهآرد در آنجا درنگ }} | ||
{{ب| ابو الفضل اگر راى پیکار داشت | وگر دل به مرد افکنى مىگماشت }} | {{ب| ابو الفضل اگر راى پیکار داشت | وگر دل به مرد افکنى مىگماشت }} | ||
{{ب| نماندى در آن پهنه یک تن سوار | که با شاه جوید دگر کارزار <ref> | {{ب| نماندى در آن پهنه یک تن سوار | که با شاه جوید دگر کارزار <ref>همان، ص 263.</ref> }} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[دانشنامه شعر عاشورایی انقلاب حسینی در شعر شاعران عرب و عجم|دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1014-1020.]] | *[[دانشنامه شعر عاشورایی انقلاب حسینی در شعر شاعران عرب و عجم|دانشنامهی شعر عاشورایی، محمدزاده، ج 2، ص: 1014-1020.]] | ||
* [[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، کاروان شعر عاشورا، زمزم هدایت، ج1، ص 451-463.]] | *[[کاروان شعر عاشورا|محمد علی مجاهدی، کاروان شعر عاشورا، زمزم هدایت، ج1، ص 451-463.]] | ||
==پی نوشت== | ==پی نوشت== | ||
خط ۸۷۷: | خط ۷۹۹: | ||
[[رده:شاعران قرن سیزدهم]] | [[رده:شاعران قرن سیزدهم]] | ||
[[رده:شاعران فارسی زبان]] | [[رده:شاعران فارسی زبان]] | ||
<references /> | <references />{{شاعران}} | ||
[[رده:شاعران ایرانی]] | [[رده:شاعران ایرانی]] | ||
[[رده:شاعران عاشورایی]] | [[رده:شاعران عاشورایی]] |
ویرایش