باز کردن منو اصلی
خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
دربارهٔ ویکی حسین
تکذیبنامهها
ویکی حسین
جستجو
در حال ویرایش
غلامرضا کافی
(بخش)
هشدار:
شما وارد نشدهاید. نشانی آیپی شما برای عموم قابل مشاهده خواهد بود اگر هر تغییری ایجاد کنید. اگر
وارد شوید
یا
یک حساب کاربری بسازید
، ویرایشهایتان به نام کاربریتان نسبت داده خواهد شد، همراه با مزایای دیگر.
بررسی ضدهرزنگاری. این قسمت را پر
نکنید
!
==اشعار== ===قرآن برگبرگ=== {{شعر}} {{ب| روزی که خاک نشئه صبح نشوز داشت|چنگی <ref>چنگی: چنگنواز.</ref> حزین چکامهی خون در چگور <ref>چگور: نوعی ساز- کمانچه.</ref> داشت }} {{ب| خورشید در محاق افق خونِ تیره بود|امساک آب سور گناه کبیره بود }} {{ب| میسوخت خیمهخیمه نگاهی در اضطراب|خون میچکید از نوک مژگان آفتاب }} {{ب| نعل کهر در آتش عصیان مذاب بود|در رود رود ظهر زمین قحط آب بود }} {{ب| لهله، کویر ناک، عطشناک، تیغ مرگ|در خاک دست و پازده قرآن برگبرگ }} {{ب| «ای چرخ غافلی که چه بیداد کردهای|در باغ دین چه با گل و شمشاد کردهای» <ref>این بیت از محتشم کاشانی است.</ref> }} {{ب| ای چرخ! باز فتنهی صفین پا گرفت|توفان مرگ در نفس کربلا گرفت }} {{ب| بنگر که باز باطل و حق در مقابلند|مرغان عشق در عطش تیغ، بسملند }} {{ب| یک سو ببین که سبز و سترگ ایستادهاند|یک سو هزار گلهی گرگ ایستادهاند }} {{ب| یک سوی دشت خیمهی دست دعا بلند|یک سوی خاک سایهای از نیزهها بلند }} {{ب| سمت سپاه موج که طوفانْ غرورها|لبریز سایه مرد که سمت ستورها }} {{ب| این سو که تیغها به عطش یال میزنند|هفتاد و دو فرشته نفس بال میزنند }} {{ب| آن سو که در کویر سراب ایستادهاند|از سی هزار بیش به چندین قلادهاند }} {{ب| اینک منم که شعله نفس در گدازهام|اینک منم که راوی این خون تازهام }} {{ب| بشنو که نابرابری و جنگ قصّه نیست|بشنو که شیشه طاقتی و سنگ قصّه نیست }} {{ب| در نبض خاک گرچه تبِ دشنه میتپید|ظهری غریب بود که گل، تشنه میتپید }} {{ب| خون بود و خلسه بود و نماز و نیاز بود|هفت آسمان برای عروج که باز بود }} {{ب| دیدم کنار علقمه ماه تمام را|چون موج در خروش صلابت امام را }} {{ب| باران تیر را چو سپر ایستاده بود|چون نخل در هجوم تبر ایستاده بود }} {{ب| هرچند داغدار پسر بود، تازه بود|چشم انتظار زخم دگر بود، تازه بود }} {{ب| گویی که عمر عشق به آخر رسیده بود|نوبت به یادگارِ برادر رسیده بود }} {{ب| قاسم چو تیغ، تشنه برون از نیام زد|لبهای خشک بوسه به دست امام زد }} {{ب| خون پرده بست چشم عزیز سوار را|در کف گرفت هیمنهی ذو الفقار را }} {{ب| مهمیز گُرده کوه به سمندی سپید شد|اهل حرم ز آمدنش ناامید شد }} {{ب| آن سرو تازه رُسته که حیدر تبار بود|از بوستان سبز حسن یادگار بود }} {{پایان شعر}} ===غریبه=== {{شعر}} {{ب| چقدر آشنا مینمایی غریبه!|بگو از کجا، از کجایی غریبه؟! }} {{ب| در این شهر و این شب چه بیسر پناهی|نداری مگر آشنایی غریبه؟! }} {{ب| دل نخلها تازه شد از عبورت|مگر تو ولّی خدایی غریبه؟! }} {{ب| تن شهر، بوی ترا میدهد آی|تو جان کدام آشنایی غریبه؟! }} {{ب| تو در آسمان نگاهت چه داری|که کردی دلم را هوایی، غریبه؟! }} {{ب| غبار کدامین سفر بر تو ماندهست|که گرد از دلم میزدایی غریبه؟! }} {{ب| به کار که بستی گره چفیهات را|که از کار من میگشایی غریبه؟! }} {{ب| ترا میشناسم، تو را میشناسم|تو همرنگ خون خدایی غریبه؟! }} {{ب| کمینگاه دیواست این شهر، این شب|مگر در دل من در آیی غریبه؟! }} {{ب| تو رفتی و ماندهست در کوچهی شهر|نشان از توام ردّ پایی غریبه؟! <ref>شعر خطاب به مسلم بن عقیل است.</ref> }} {{پایان شعر}}
خلاصه:
لطفاً توجه داشتهباشید که همهٔ مشارکتها در ویکی حسین منتشرشده تحت Creative Commons Attribution 4.0 در نظر گرفتهمیشوند (برای جزئیات بیشتر
ویکی حسین:حق تکثیر
را ببینید). اگر نمیخواهید نوشتههایتان بیرحمانه ویرایش و توزیع شوند؛ بنابراین، آنها را اینجا ارائه نکنید.
شما همچنین به ما تعهد میکنید که خودتان این را نوشتهاید یا آن را از یک منبع با مالکیت عمومی یا مشابه آزاد آن برداشتهاید (برای جزئیات بیشتر
ویکی حسین:حق تکثیر
را ببینید).
کارهای دارای حق تکثیر را بدون اجازه ارائه نکنید!
لغو
راهنمای ویرایشکردن
(در پنجرهٔ تازه باز میشود)
بستن
در حال بارگذاری ویرایشگر...