در حال ویرایش ملا حسین واعظ کاشفی (بخش)

==زندگینامه==
از تاریخ تولد و مرگ کاشفی اطلاعات دقیقی وجود ندارد اما می‌توان حدس زد که او در سال 830 یا کمی قبل‌تر از آن در شهر سبزوار چشم به جهان گشوده است، از طرفی فوت او طبق گفته خود در ابتدای کتاب [[روضه الشهداء|روضه الشهدا]] که از کبر سن خود سخن گفته است در پیری اتفاق افتاده و به تخمین مورخان به سال 910 برمیگردد، او در هرات و در نزدکی مقبره [[عبدالرحمن جامی‌|عبدالرحمان جامی]] به خاک سپرده شد.<ref>(تاریخ روضه الصفا, ج7, ص277.)</ref>
[[پرونده:Kashefi Tomb 01.jpg|بندانگشتی|مقبره واعظ کاشفی]]


حسین واعظ کاشفی در طول دوران نوجوانی خود علوم دینی، ریاضی و خوشنویسی را آموخت و سپس به عرفان علاقه‌مند شد. او صاحب یک فرزند پسر به نام فخرالدین علی است که طبق گفته‌اش، پدر به قصد کسب علم، سبزوار را به مقصد مشهد ترک می‌کند و در آنجا به واسطه یک رویا صادقه با هدف دیدار عالمان و بزرگان اهل دل به سوی هرات می‌رود و درآنجا تحت تاثیر عبدالرحمان جامی قرار گرفته و به فرقه نقشبندی وارد می‌شود<ref>Ruffle, ''Gender, Sainthood, & Everyday Practice'', 150</ref> و همچنین با دربار تیموریان آشنا می‌شود. 

او در طول زندگی در هرات از طرف سلطان حسین بایقرا و امیرعلیشیر نوایی بسیار مورد حمایت قرار گرفت و به سبب برگزاری جلسات وعظ و خطابه در میان عامه مردم و اهل علم بسیار محبوب بود و در مراکز بسیاری از جمله مراکز حکومتی و فرهنگی به وعظ و سخنرانی می‌پرداخت.