یزید بن حارث‌ بن رویم شیبانی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
پس از مرگ یزید، [[عبید الله بن زیاد|عبیدالله‌ بن‌ زیاد]] که در بصره به سر می‌برد، عمرو بن مسمع و سعد بن قرحاء تمیمی را با پیامی نزد مردم کوفه فرستاد تا از آنان بخواهد با او بیعت کنند. چون این دو تن در مسجد کوفه پیام عبیدالله‌ بن‌ زیاد را رساندند، یزید بن‌ حارث اولین کسی بود که بر علیه عبیدالله‌ سخن گفت که: «خدا را سپاس که ما را از دست فرزند سمیه رها کرد، آیا می‌خواهید که ما دوباره با او بیعت کنیم؟ هرگز!» و با سنگ دو نماینده را زد. به دنبال او دیگران نیز چنین کردند.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.،ج۶، ص۷؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۵۲۵؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی‌ بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری، ج۴، ص۱۳۲. </ref>  
پس از مرگ یزید، [[عبید الله بن زیاد|عبیدالله‌ بن‌ زیاد]] که در بصره به سر می‌برد، عمرو بن مسمع و سعد بن قرحاء تمیمی را با پیامی نزد مردم کوفه فرستاد تا از آنان بخواهد با او بیعت کنند. چون این دو تن در مسجد کوفه پیام عبیدالله‌ بن‌ زیاد را رساندند، یزید بن‌ حارث اولین کسی بود که بر علیه عبیدالله‌ سخن گفت که: «خدا را سپاس که ما را از دست فرزند سمیه رها کرد، آیا می‌خواهید که ما دوباره با او بیعت کنیم؟ هرگز!» و با سنگ دو نماینده را زد. به دنبال او دیگران نیز چنین کردند.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.،ج۶، ص۷؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۵۲۵؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی‌ بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری، ج۴، ص۱۳۲. </ref>  


پس از تسلط زبیریان بر کوفه، یزید بن حارث به آنان پیوست و با همراهی عمر بن سعد و [[شبث‌ بن ربعی تمیمی یربوعی ریاحی|شبث‌ بن ربعی،]] در تشویق عبدالله‌ بن یزید خطمی انصاری حاکم زبیری کوفه، در دستگیری [[مختار ثقفى|مختار ثقفی]] و زندانی شدن او نقش داشت.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: 1996 2000 میلادی.، ج6، ص373،367؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 1387 قمری / 1962 1967 میلادی.، ج5، ص561؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: 1395 قمری/ 1975 میلادی. ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: 1395 قمری/ 1975 میلادی.، ج3، ص241. </ref>  
پس از تسلط زبیریان بر کوفه، یزید بن حارث به آنان پیوست و با همراهی عمر بن سعد و [[شبث‌ بن ربعی تمیمی یربوعی ریاحی|شبث‌ بن ربعی،]] در تشویق عبدالله‌ بن یزید خطمی انصاری حاکم زبیری کوفه، در دستگیری [[مختار ثقفى|مختار ثقفی]] و زندانی شدن او نقش داشت.<ref>- انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۳۷۳،۳۶۷؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۵۶۱؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی. ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۳، ص۲۴۱. </ref>  
==قیام مختار==
==قیام مختار==
به هنگام قیام مختار ثقفی به سال ۶۶ هجری به خون‌خواهی امام‌ حسین‌ (ع)، یزید بن‌ حارث جزو سرداران عبدالله‌ بن مطیع والی کوفه بود و عبدالله‌ بن مطیع او را هم با سپاهی به جنگ مختار فرستاد و به آنان گفت که به کار قوم خود پردازند و آن سمت را محکم داشته باشند تا از آن سو خطری متوجه آنان نشود، اما همگی هنگام حمله ابراهیم‌ بن مالک اشتر فرمانده سپاه مختار، عقب‌نشینی کردند و تا کوچه‌ها و گذرهای کوفه متواری شدند.<ref>- ر.ک : انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۳۹۱؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۲۲،۱۸؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی. ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۶، ص۲۳۲؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی‌ بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری، ج۴، ص۲۱۹.  </ref>  
به هنگام قیام مختار ثقفی به سال ۶۶ هجری به خون‌خواهی امام‌ حسین‌ (ع)، یزید بن‌ حارث جزو سرداران عبدالله‌ بن مطیع والی کوفه بود و عبدالله‌ بن مطیع او را هم با سپاهی به جنگ مختار فرستاد و به آنان گفت که به کار قوم خود پردازند و آن سمت را محکم داشته باشند تا از آن سو خطری متوجه آنان نشود، اما همگی هنگام حمله ابراهیم‌ بن مالک اشتر فرمانده سپاه مختار، عقب‌نشینی کردند و تا کوچه‌ها و گذرهای کوفه متواری شدند.<ref>- ر.ک : انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۳۹۱؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۲۲،۱۸؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی. ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۶، ص۲۳۲؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی‌ بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری، ج۴، ص۲۱۹.  </ref>  
خط ۳۶: خط ۳۶:
در  نبرد «جبانة السبیع» از سپاه مختار شکست خورد و از کوفه فرار کرد.<ref>- ر.ک : انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶– ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۳۹۸؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۵۲-۵۶؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی. ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۶، ص۲۳۸.  </ref> و به بصره گریخت و به مصعب‌ بن زبیر که از طرف برادرش عبدالله‌ بن زبیر حکمران بصره بود، پیوست و او را به جنگ با مختار برانگیختند.  
در  نبرد «جبانة السبیع» از سپاه مختار شکست خورد و از کوفه فرار کرد.<ref>- ر.ک : انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶– ۲۰۰۰ میلادی.، ج۶، ص۳۹۸؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی.، ج۶، ص۵۲-۵۶؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی. ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۶، ص۲۳۸.  </ref> و به بصره گریخت و به مصعب‌ بن زبیر که از طرف برادرش عبدالله‌ بن زبیر حکمران بصره بود، پیوست و او را به جنگ با مختار برانگیختند.  
===پس از قتل مختار===
===پس از قتل مختار===
پس از قتل مختار او در کنار مصعب قرار داشت و از طرف او به جنگ با عبیدالله‌ بن حُرّ جعفی مأمور شد، اما از عبیدالله‌ شکست خورد و مجبور به هزیمت گردید.<ref>- ر.ک : انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: 1996 2000 میلادی.، ج7، ص37؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: 1382 1387 قمری / 1962 1967 میلادی.، ج5، ص134؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: 1395 قمری/ 1975 میلادی. ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: 1395 قمری/ 1975 میلادی.، ج6، ص310؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی‌ بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: 1385-1386 قمری، ج4، ص293.</ref>
پس از قتل مختار او در کنار مصعب قرار داشت و از طرف او به جنگ با عبیدالله‌ بن حُرّ جعفی مأمور شد، اما از عبیدالله‌ شکست خورد و مجبور به هزیمت گردید.<ref>- ر.ک : انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ ۲۰۰۰ میلادی.، ج۷، ص۳۷؛ تاریخ الطبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ ۱۹۶۷ میلادی.، ج۵، ص۱۳۴؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی. ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی.، ج۶، ص۳۱۰؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی‌ بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری، ج۴، ص۲۹۳.</ref>
==مرگ==
==مرگ==
در زمان حکومت مصعب بر عراق، او به ولایت شهر ری منصوب شد اما در جنگ با خوارج از آنان شکست خورد، مردم شهر ری با خوارج مساعدت و یاری کردند، در نتیجه یزید کشته شد. هنگام جان‌ دادن، پسرش حوشب را به کمک خواند اما او پدرش را رها کرد و فرار نمود.<ref>- ر.ک : انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۷، ص۱۶۸؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی‌ بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری، ج۴، ص۲۸۷.</ref>
در زمان حکومت مصعب بر عراق، او به ولایت شهر ری منصوب شد اما در جنگ با خوارج از آنان شکست خورد، مردم شهر ری با خوارج مساعدت و یاری کردند، در نتیجه یزید کشته شد. هنگام جان‌ دادن، پسرش حوشب را به کمک خواند اما او پدرش را رها کرد و فرار نمود.<ref>- ر.ک : انساب الاشراف، بلاذری، احمدبن یحیی، چاپ محمود فردوس العظم، دمشق: ۱۹۹۶ – ۲۰۰۰ میلادی.، ج۷، ص۱۶۸؛ الکامل فی التاریخ، ابن اثیر، عزّالدین علی‌ بن احمد بن ابی الکرم، تحقیق مکتبه التراث، بیروت: ۱۳۸۵-۱۳۸۶ قمری، ج۴، ص۲۸۷.</ref>

منوی ناوبری