زهرا رسول زاده: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حسین
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۰: خط ۵۰:
|امضا                  =
|امضا                  =
}}
}}





نسخهٔ ‏۲۰ مهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۴:۴۵

زهرا رسول زاده، فرزند شاعر بزرگوار جعفر رسول زاده (آشفته) در سال 1355 در کاشان متولد شد. او از شاعران معاصر فارسی زبان است که در وصف امام حسین (ع)، اشعاری را سروده است.


زهرا رسول زاده
زهرا رسول زاده.JPG
زادروز 1355 ه.ش
کاشان
پدر و مادر جعفر رسول زاده (آشفته)
ملیت ایرانی
آثار «پشت پرچین‌‏ها»، «مهتاب در آب»، «آیینه بانو» و «قبله‌ ‏نماها خسته‏‌اند»
مدرک تحصیلی کارشناس ارشد ادبیات فارسی از دانشگاه آزاد کاشان








زندگینامه

زهرا رسول زاده کارشناسی ارشد در رشته ادبیات فارسی را از دانشگاه آزاد کاشان اخذ نمود، ایشان هم اکنون دبیر ادبیات عرب در مقطع دبیرستان است.

آثار زهرا رسول زاده

آثار زهرا رسول زاده عبارتند از: سه مجموعه شعر به نام‌‏های «پشت پرچین‌‏ها»، «مهتاب در آب» مجموعه شعر آیینی «آیینه بانو» که گردآوری اشعار آئینی بانوان کاشان است از ایشان چاپ و منتشر شده و همچنین کتاب شعری با عنوان «قبله‌ ‏نماها خسته‏‌اند» که اشعار آن در قالب سپید و آزاد کوتاه (طرح) است، در دست چاپ دارند.‏ [۱] ‏‌‏‏‏‏‏‏

اشعار

برای بانویم زینب (س)

این میله‏‌ها از جان تو بانو چه می‌‏خواهد؟ زنجیر از دستان تو بانو چه می‌‏خواهد؟
بشکن سکوت واژه را، تردید را.. دریا کشتی به جز طوفان تو بانو چه می‌‏خواهد؟
هرگز نفهمیدند سبز دامنت را، باد از ابر بی‌باران تو بانو چه می‏‌خواهد؟
خورشید از چشمان تو بر باغ می‌‏تابد کفر شب از ایمان تو بانو چه می‌‏خواهد؟
بر دار می‌‏خواهند چشمان نجیبت را..؟ این ننگ از دامان تو بانو چه می‌‏خواهد؟
لب تر کن از خون لبت این آیه تطهیر سر نیزه از قرآن تو بانو چه می‏‌خواهد؟
مرگ و قفس وقتی به چشم پاکت آزادی‏ست این جاده از پایان تو بانو چه می‏‌خواهد؟


تا قافله به شام غریبان رسیده است آرام جغدِ شوم، که مهمان رسیده است
بانو اسیر ظلمی و تردید کوفیان این ارث سال‏‌هاست به انسان رسیده است
بغض انتهای جاده؟ نه، آغاز راه بود کشتی شکسته‌‏ای که به طوفان رسیده است
فریاد کن همیشه تاریخ درد را چیزی بگو که چوب به دندان رسیده است
خون‏‌ها گواه روشنی راه بوده‌‏اند زیبای مطلقی که به ایمان رسیده است
تب آتش نشسته به صحرا کبود ِ ابر بانو صبور باش که باران رسیده است
مردان ظلم مست غرور همیشگی با این گمان که قصه به پایان رسیده است
حسی غریب در دل ما ریشه کرده است آن مرد سبزپوش به میدان رسیده است

منابع

طرحی نو در دانشنامه شعر عاشورایی، مرضیه محمدزاده، ج 2، ص: 1094-1095.

پی نوشت

  1. گفت‏‌وگوی مؤلف با شاعر.‏