اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
بدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:


بعضی نکته‌های قابل تأمل این کتاب به شرح زیر است:
بعضی نکته‌های قابل تأمل این کتاب به شرح زیر است:
امام حسین (ع) مسلم را به کوفه فرستاد تا اولاً با مردم اتمام حجت کند و ثانیاً عدّه‌ای به او بپیوندند و به درجهٔ شهادت برسند (ج 1، ص 55). بکاء و زیارت از همهٔ عبادات واجب و مستحب، بدون استثنا، افضل است (ج 1، ص 122 و ج 2، ص 391). غنا در مراثی جایز است و بلکه مستحب (ج 1، ص 149 - 153). خودکشی در عزاداری بی‌اشکال است (ج 1، ص 165 - 167). شماری از اهل بیت امام حسین (ع) مانند حضرت عباس و علی اکبر و قاسم و زینب و ام‌کلثوم، واجد درجهٔ عصمت و علم لدنی بودند، و اصحاب و شهدا هم در شب عاشورا به درجهٔ عصمت رسیدند (ج 1، ص 274 و ج 2، ص 289 و 423 و 520 - 521 و 546-545). از امام حسین (ع) در روز عاشورا بیش از هزار معجزه صادر شد (ج 1، ص 473). قمه‌زنی جایز است و بلکه مستحب (ج 2، صں 209 و ج 3، ص 247- 249). روز عاشورا 72 ساعت بود (ج 2، ص 243 و 286 و ج 3، ص 36-39). زبیده، دختر امام حسین از همسرش شاه زنان و همسر قاسم بن حسن بود و مقبره‌اش در شهر ری است (ج 2، ص 317- 319). مدفن سر قاسم بن حسن در شمیران است و مدفن فرزند او، قاسم بن قاسم، در همانجاست. وی در دزآشوب به شهادت رسید (ج 2، ص 317- 319). حضرت ابوالفضل پس از جدا شدن دو دستش، باز هم جنگید و چنین چیزی، با اینکه خون بسیاری از انسان جاری می‌شود و حتی نمی‌تواند بنشیند، چه رسد به اینکه بایستد، و چه رسد به اینکه بجنگد، ممکن است (ج 2، ص 450-453). گرمای هوا در روز عاشورا هفتاد درجه بیشتر از اندازهٔ معمول بود، اما فقط امام حسین (ع) و ابلیس آن را احساس می‌کردند (ج 2، ص 606-607). زعفر جنّی، پادشاه جنّیان، در کربلا حاضر شد (ج 2، ص 631 - 634 و ج 3، ص 12- 13). بکاء و توحید قرین یکدیگرند. زیرا روایت شده است: من بکی علی الحسین وجبت له الجنة، و نیز روایت شده است: من قال لا اله الاالله وجبت له الجنة (ج 3، ص 75). هدف از آفرینش این جهان، تشکیل مجلس عزا و مصیبت برای سید الشهدا (ع) است (ج 3، ص 93). اسب امام حسین، چهل نفر را کشت و پس از شهادت آن حضرت، سرش را بر زمین کوبید تا مُرد و می‌گفت: الظلیمة الظلیمة من امّة قتلت ابن بنت نبیّها (ج 3، ص 101). شهربانو، پس از شهادت امام حسین (ع) سوار بر اسب آن حضرت شد و آن اسب، او را به شهر ری آورد (ج 3، ص ه 11 - 111). از انگشت ابهام امام در کربلا آب جاری شد و یکایک اصحاب از آن نوشیدند (ج 3 ص 113). پس از اینکه امام حسین (ع) در عاشورا کشته شد، در هنگام مغرب، برخاست و یکایک شهدا را به اسم صدا زد و آنان برخاستند. آنگاه مائده و شراب بهشتی حاضر شد و همگی بخوردند و سپس به حال نخست خود بازگشتند و اهل کوفه این رویداد را بالعیان دیدند (ج 3، ص 113). پانصد نفر از طرف ابن زیاد برای کشتن عبدالله بن عفیف، که نابینا بود، بسیج شدند و او در جنگ با ایشان، 73 نفر را کشت (ج 3، ص 270). هیچکس نمی‌توانست با نظر ریبه به اسیران اهل بیت نگاه کند (ج 3، ص 334-335). در عاشورا، لشکری از شام و حجاز نیز آمده بودند (ج 3، ص 447-449). ورود اهل بیت به کربلا در روز اربعین، معقول نیست و در روایات نیامده است (ج 3، ص 458 - 459). در روستای زرآباد قزوین درخت چناری است که روز عاشورا از آن خون جاری می‌شود (ج 3، ص 515-514). در دمشق، سنگی به شکل شیر است که روز عاشورا از چشم‌هایش خون جاری می‌شود (ج 3، ص 515).
امام حسین (ع) مسلم را به کوفه فرستاد تا اولاً با مردم اتمام حجت کند و ثانیاً عدّه‌ای به او بپیوندند و به درجهٔ شهادت برسند (ج 1، ص 55). بکاء و زیارت از همهٔ عبادات واجب و مستحب، بدون استثنا، افضل است (ج 1، ص 122 و ج 2، ص 391). غنا در مراثی جایز است و بلکه مستحب (ج 1، ص 149 - 153). خودکشی در عزاداری بی‌اشکال است (ج 1، ص 165 - 167). شماری از اهل بیت امام حسین (ع) مانند حضرت عباس و علی اکبر و قاسم و زینب و ام‌کلثوم، واجد درجهٔ عصمت و علم لدنی بودند، و اصحاب و شهدا هم در شب عاشورا به درجهٔ عصمت رسیدند (ج 1، ص 274 و ج 2، ص 289 و 423 و 520 - 521 و 546-545). از امام حسین (ع) در روز عاشورا بیش از هزار معجزه صادر شد (ج 1، ص 473). قمه‌زنی جایز است و بلکه مستحب (ج 2، صں 209 و ج 3، ص 247- 249). روز عاشورا 72 ساعت بود (ج 2، ص 243 و 286 و ج 3، ص 36-39). زبیده، دختر امام حسین از همسرش شاه زنان و همسر قاسم بن حسن بود و مقبره‌اش در شهر ری است (ج 2، ص 317- 319). مدفن سر قاسم بن حسن در شمیران است و مدفن فرزند او، قاسم بن قاسم، در همانجاست. وی در دزآشوب به شهادت رسید (ج 2، ص 317- 319). حضرت ابوالفضل پس از جدا شدن دو دستش، باز هم جنگید و چنین چیزی، با اینکه خون بسیاری از انسان جاری می‌شود و حتی نمی‌تواند بنشیند، چه رسد به اینکه بایستد، و چه رسد به اینکه بجنگد، ممکن است (ج 2، ص 450-453). گرمای هوا در روز عاشورا هفتاد درجه بیشتر از اندازهٔ معمول بود، اما فقط امام حسین (ع) و ابلیس آن را احساس می‌کردند (ج 2، ص 606-607). زعفر جنّی، پادشاه جنّیان، در کربلا حاضر شد (ج 2، ص 631 - 634 و ج 3، ص 12- 13). بکاء و توحید قرین یکدیگرند. زیرا روایت شده است: من بکی علی الحسین وجبت له الجنة، و نیز روایت شده است: من قال لا اله الاالله وجبت له الجنة (ج 3، ص 75). هدف از آفرینش این جهان، تشکیل مجلس عزا و مصیبت برای سید الشهدا (ع) است (ج 3، ص 93). اسب امام حسین، چهل نفر را کشت و پس از شهادت آن حضرت، سرش را بر زمین کوبید تا مُرد و می‌گفت: الظلیمة الظلیمة من امّة قتلت ابن بنت نبیّها (ج 3، ص 101). شهربانو، پس از شهادت امام حسین (ع) سوار بر اسب آن حضرت شد و آن اسب، او را به شهر ری آورد (ج 3، ص ه 11 - 111). از انگشت ابهام امام در کربلا آب جاری شد و یکایک اصحاب از آن نوشیدند (ج 3 ص 113). پس از اینکه امام حسین (ع) در عاشورا کشته شد، در هنگام مغرب، برخاست و یکایک شهدا را به اسم صدا زد و آنان برخاستند. آنگاه مائده و شراب بهشتی حاضر شد و همگی بخوردند و سپس به حال نخست خود بازگشتند و اهل کوفه این رویداد را بالعیان دیدند (ج 3، ص 113). پانصد نفر از طرف ابن زیاد برای کشتن عبدالله بن عفیف، که نابینا بود، بسیج شدند و او در جنگ با ایشان، 73 نفر را کشت (ج 3، ص 270). هیچکس نمی‌توانست با نظر ریبه به اسیران اهل بیت نگاه کند (ج 3، ص 334-335). در عاشورا، لشکری از شام و حجاز نیز آمده بودند (ج 3، ص 447-449). ورود اهل بیت به کربلا در روز اربعین، معقول نیست و در روایات نیامده است (ج 3، ص 458 - 459). در روستای زرآباد قزوین درخت چناری است که روز عاشورا از آن خون جاری می‌شود (ج 3، ص 515-514). در دمشق، سنگی به شکل شیر است که روز عاشورا از چشم‌هایش خون جاری می‌شود (ج 3، ص 515).


۱۰٬۰۷۲

ویرایش